تفاوت ها وخصوصیات انحصاری زنان و مردان

1. زنان به گفتگو علاقه مند هستند.
مردان سکوت را دوست دارند.
2. زنان بيشتر شخصيت شنيداري دارند.
مردان بيشتر شخصيت ديداري دارند.
3. زنان با گفتگو و بيان مشکلات، از فشار ناراحتي خود مي كاهند.
مردان در سكوت و به تنهايي به پیدا کردن راه حل ميپردازند.
4. مركز گويش زنان در دو نيمكرهي مغز قرار دارد. زنان براي صحبت كردن همزمان از دو نيمكرهي مغز خود استفاده ميكنند.
مركز گويش مردان فقط در نيمكرهي چپ مغز قرار دارد و نسبت به مركز گويش زنان كوچكتر است.
5. دختران زودتر از پسران حرف زدن را شروع مي كنند. تا 3 سالگي، 99 درصد صحبت آنها جامع است.
پسران ديرتر از دختران حرف زدن را شروع مي كنند. تا 4/5 سالگي، 99 درصد صحبت آنها جامع است.
6. زنان جزئي نگر هستند. به صورتي ماهرانه و از طريق علائم غيركلامي به خوبي و سريع به علاقهها، راستي و دروغ، انديشهها و روحيهي طرف مقابل پي ميبرند.
مردان كلي نگر هستند، به جزئيات زياد توجه نمي كنند، لذا علائم غيركلامي، تمايل، احساسها و هيجانهاي طرف مقابل را از چهرهاش به خوبي درك نميكنند.
7. زنان به دلايل احساسي و عاطفي، در تصميمگيري مرددند، براي تصميمگيري به اطلاعات بيشتري نياز دارند، به آساني اشتباههاي خود را قبول مي كنند.
مردان در تصميمگيري خواهان اطلاعات بيشتري هستند، ولي سريعتر تصميم ميگيرند و كمتر حاضر ميشوند اشتباههاي خود را قبول كنند.
8. زنان طالب عشق بی قید و شرط و شیفته زیبایی هستند.
مردان طالب احترام بی قید و شرط و شیفته قدرت هستند.
9. زنان نفوذ همسران خود را راحتتر ميپذيرند. ولی اغلب شکایت دارند که مردان گوش نمی دهند.
مردان در مقابل نفوذ زنان مقاومت نشان ميدهند. ولی اغلب شکایت دارند که زنان می خواهند آنها را عوض کنند.
10. زنان کمک خواستن و پیشنهاد کمک کردن را نشانه نزدیکی، صمیمیت و انسانیت می پندارند.
مردان کمک خواستن و پیشنهاد کمک کردن را نشانه توهین، ضعف و بی لیاقتی می پندارند.
11. برای مردان رسیدن به هدف مهم است.
برای زنان نحوه ی رسیدن به هدف مهم است.
12. زنان انديشه ي استقرايي دارند و از جزء به كل مي رسند.
مردان با شيوه ي قياسي، استدلال مي كنند و از كل به جزء ميرسند.
تفاوت های کلامی زنان ومردان
زبانی که زنان صحبت میکنند بسیار متفاوتتر از زبانی است که مردان با آن حرف میزنند.
مثلاً وقتی خانمی میگوید: « دیگر راجع به این مسئله حرف نزن، نمیخواهم چیزی بشنوم »
در واقع منظورش چیزی غیر از گفتههایش است. او با زبان بیزبانی قصد دارد فرد مقابلش را متوجه کند که این موضوع نه تنها برایش مهم بوده، بلکه به شدت باعث ناراحتیاش هم شده است.
اما اگر یک مرد چنین حرفی بزند بیگمان قصدش همانی است که بیان کرده است. این موضوع ساده، فقط نمونهای از رازهای دنیای متفاوت زنان و مردان است.
چنین تفاوتهای شخصیتی در تمام وجوه زندگی زنان و مردان مشهود است. بنابر این، روانشناسان معتقدند که شناخت و کشف هر یک از آنها برای یک زندگی مشترک موفق، لازم و ضروری است.
وقتی خانومی تحت فشار است، حرف زدن با شوهرش را موهبتی بزرگ می داند.
ولی اگر مردی تحت فشار و استرس باشد ، حرف زدن همسرش را دخالت می داند.
زن دوست دارد صحبت کند و شوهرش را در آغوش بگیرد.
مرد دوست دارد فوتبال ببیند.
در این مواقع از نظر زن ،مرد بی علاقه و سرد است.
و برعکس از نظر مرد،زن مزاحم و پرحرف است.
این برداشت های مختلف،به خاطر انعکاس ساختارهای مغزی متفاوت آن ها است.
اگر متوجه این تفاوت باشيد،فشار را از وجود شما و شریک زندگیتان بر طرف میکند.
و باعث می شود که دیگر طرف مقابلتان را مورد انتقاد و قضاوت قرار ندهید.
تفاوت زنان و مردان در نشان دادن افسردگی
• برخی از عوامل متمایز در این که افسردگی بین زنان در مقابل مردان تفاوت دارد عبارتند از:
•زنان برای افسردگی خود را سرزنش می کنند؛ مردان دیگران را سرزنش می کنند.
•زنان غالبا احساس غم، بی ارزشی و بی تفاوتی می کنند؛ مردان زود رنج و عصبانی می شوند.
•زنان در معرض افسردگی بیشتر از درگیری ها اجتناب می کنند؛ مردان بیشتر احتمال ایجاد درگیری دارند.
•زنان برای خوددرمانی سراغ غذا خوردن و دوستانشان می روند. مردان سراغ الکل، تلویزیون و یا ورزش می روند.
•زنان احساس بی حالی و عصبی بودن دارند، مردان احساس اضطراب و بی قراری.
•زنان به راحتی در مورد احساسات خود، شک و ناامیدی صحبت می کنند؛ مردان احساسات، شک و ناامیدی را پنهان می کنند، زیرا صحبت در این رابطه را نشانه ای از ضعف می دانند.
نشانه های افسردگی در زنان
•احساس غم مداوم، گناه یا ناامیدی نسبت به مسائل کوچک و بزرگ
•ترک فعالیتهایی که در گذشته به آن علاقهمند بودید و یا امتناع از انجام فعالیتهای روزمره
•احساس درد بدون دلیل در بدن، خستگی مفرط و دیگر علائم فیزیکی که هیچ توضیحی برایش پیدا نمیکنید
•عدم توانایی در به خاطر سپردن چیزها و کاهش سطح تمرکز
•ایجاد تغییر در سطح اشتها، کاهش اشتها و کاهش وزن یا افزایش اشتها و افزایش وزن
•احساس پوچ بودن زندگی و پرورش افکار خودکشی و مردن در ذهن
نیاز های اساسی انسان از نظر تئوری انتخاب
•بر اساس تئوری انتخاب تنها کسی که میتوانیم کنترلش کنیم، خودمان هستیم.
اگر رابطه ناموفقی دارم، باید بیندیشم و ببینم خود من چه کاری میتوانم انجام دهم که باعث بهبودی رابطهمان شود نه اینکه همه تلاشم این باشد که دیگری را تغییر دهم. تقریبا در تمامی موارد هنگامی که دست از کنترل کردن برمیداریم، همسرمان نیز تغییر میکند. اما تئوری انتخاب چیزی بیشتر از کنترل نکردن است. طبق این تئوری باید تا جایی که امکان دارد به همسرمان کمک کنیم تا نیازهایش را برطرف کند.
پنج نیاز اساسی
1. نیاز به بقاء: تمام نیازهای جسمانی ضروری مانند نیاز به غذا، آب، هوا و سرپناه و پوشاک را شامل میشود. نیاز به تأمین امنیت برای ادامه زندگی نیز از زیر مجموعههای این نیاز محسوب میشود.
2. نیاز به عشق و محبت: محبت دیدن، محبت کردن، گفتن کلام محبتآمیز، صمیمت جسمی و رفتاری میشود.
3. نیاز به قدرت: تمایل انسان ها به برتری جویی، سبقت از دیگران و پیشرفت را به طور خلاصه نیاز انسان به قدرت می نامیم.
4. نیاز به آزادی: در نیازهای اساسی انسان ، آزادی به معنای برده و اسیر نبودن، انتخابهای آزادانه و گرایش به انجام کارهای مورد علاقه می باشد.در صورتی که طرفین نتوانند بپذیرند که هر کدام به چه میزان مشخص نیاز به آزادی دارند ، در زندگی دچار مشکل میشوند و احساس رضایتمندی نخواهند داشت.
5. نیاز به تفریح: نیاز به تفریح شامل لذت بردن از زندگی و شوخی، فعالیتهای نشاط بازی و خنده میشود.
_ برای آشنایی با جناب آقای روح الله دهقانی به پیج اینستاگرام نگاه دیگر مراجعه کنید.
برای گرفتن وقت ملاقات حضوری و غیرحضوری با روانشناسان ما با شماره ی نوبت دهی تماس بگیرید: 09168236095
با نگاه دیگر،نگاهی دیگر را در زندگی تجربه کنید. 🍀